بسياري از كشورها براي پذيرش دانشجو به كار ميرود.آموزش عالي بيش از آنكه نقطه تكميل هرم آموزش سنتي باشد، از ستونهاي اصلي توسعه انساني در سراسر جهان است. آموزش عالي نه فقط مهارتهاي پيشرفته براي رفع نيازهاي بازارهاي «كار دانشبنياد» عرضه ميكند، بلكه آموزش معلمان، پزشكان، پرستاران، كارمندان، مهندسان، كارآفرينان، دانشمندان و... را امكانپذير ميكند. وجود اين افراد تحصيلكرده براي توسعه ظرفيت و مهارتهاي تحليلي كه براي فعاليت اقتصاد، حفظ دستگاه اداري و تصميمگيريهايي كه بر كل جامعه تأثير ميگذارد، ضروري است.رويه پذيرش در دانشگاه در تعيين افرادي كه به آموزش عالي و در نتيجه به بسياري از فرصتها و مزايا دسترسي دارند، نقش مهمي ايفا ميكند. رويهها و اولويتهاي اين فرايند در كشورهاي مختلف تفاوت زيادي دارد. برخي رويهها نسبتاً بيطرفانه است و فقط نمره يك امتحان ورودي را در نظر ميگيرد. ديگر رويهها كاملاً متأثر از عوامل مختلف است و مجموعهاي از نمرات آزمون، بازده در مدرسه، افراد معرف و فعاليتهاي فوق برنامه افراد را در بر ميگيرد. ممكن است در كشوري نيز نظامهاي چندگانه پذيرش مورد استفاده قرار بگيرد. اين نظامها گاه بين نهادهاي خصوصي و دولتي متفاوت است.در اين مقاله، انواع رويههاي پذيرش كه در اين مطالعه مورد بررسي قرار گرفته، مطرح شده است. نوع اول: آزمونهاي پايان دوره متوسطهنظامهاي پذيرش نوع اول متكي بر نمرات داوطلبان در يك يا چند آزمون پايان دوره متوسطه است. اين آزمونها را كه معمولاً دولت در سطح منطقهاي يا سراسري برگزار ميكند، بر بازده داوطلب تكيه دارد و ممكن است چند درس را در بر بگيرد. همچنين دانشآموزان ميتوانند موضوعهاي آزمون را براساس برنامه آموزشي دبيرستان يا رشته مورد نظرشان در دانشگاه انتخاب كنند. نمره داوطلب شايد تنها عامل مورد نظر در فرايند پذيرش باشد يا ممكن است با عوامل ديگر مانند معدل دوره دبيرستان آميخته شود. اين فرايند ممكن است متمركز باشد و دولت حداقل نمره پذيرش را مشخص كند. چهبسا نهادهاي آموزش عالي خود فرايند پذيرش را مديريت و معيارهاي انتخاب را معين كنند. الگوهاي مبين نظامهاي پذيرش نوع اول در ايرلند و تانزانيا استفاده ميشود. ايرلند: دانشآموزان در پايان دبيرستان آزمون سراسري فارغالتحصيلي را ميگذرانند كه زير نظر كميسيون امتحانات دولتي برگزار ميشود. نهادهاي آموزش عالي ظرفيت موجود را در هر رشته معين ميكنند، اما فرايند پذيرش توسط دفتر مركزي پذيرش هماهنگ ميشود. داوطلبان، رشتههاي مورد نظرشان را به كميسيون ميفرستند و بهطور خودكار و براساس علائق خود و نمرات آزمون توسط كامپيوتر به يك رشته در يك دانشكده معرفي ميشوند.تانزانيا: داوطلبان مستقيماً تقاضاي خود را براي دانشگاههاي مورد نظر (حداكثر سه مورد) ميفرستند. علاوه بر ارسال تقاضا به دانشگاهها، داوطلبان بايد دانشگاههاي مورد نظر خود را به كميسيون اطلاع دهند. انتخاب دانشگاه براساس چند عامل از جمله جنسيت، تقاضاي بازار كار، نيازهاي ملي، اقتصادي و اجتماعي و ساير ملاحظات (مانند معلوليت) صورت ميگيرد. نوع دوم: آزمون وروديآزمونهاي ورودي دانشگاه اغلب مانند آزمون فارغالتحصيلي از دبيرستان بهطور سراسري يا منطقهاي توسط دولت برگزار ميشود. در اين موارد، رويه پذيرش اغلب بهطور متمركز هماهنگ ميشود. اما در برخي نظامها، آزمونهاي ورودي توسط دانشگاهها برگزار ميشود كه نمره مورد نياز و ساير معيارهاي پذيرش را معين ميكنند. آزمونهاي ورودي مانند امتحانات پايان دوره متوسطه، عموماً ميزان دانش داوطلبان را در دروسي كه در دبيرستان خواندهاند، ميسنجد و ممكن است به تنهايي يا همراه با عوامل ديگر در فرايند پذيرش در نظر گرفته شود. الگوهاي نوع دوم در كشورهايي مانند چين و صربستان به كار ميرود.چين: داوطلبان در يكي از دو گروهبندي در آزمون سراسري شركت ميكنند: علوم انساني يا علوم و مهندسي. نظام دانشگاهي طراحي متمركز دارد و پذيرش نيز توسط دولت مركزي هماهنگ ميشود كه ظرفيت در هر رشته و دانشگاه را معين ميكند. داوطلبان، نهادها و گروههايي را كه مايل به ورود به آن هستند، انتخاب ميكنند و دولت آنان را براساس عملكرد آزمون و علايق، به رشته و دانشگاه مشخص هدايت ميكند. نوع سوم: آزمونهاي استاندارد استعدادسنجيهدف آزمونهاي استاندارد استعدادسنجي اندازهگيري تواناييهاي شناختي كلي است، نه سنجش ميزان يادگيري داوطلبان. معمولاً در فرايند پذيرش، اين نوع آزمونها با ديگر عواملي كه معلومات اكتسابي قبلي و يادگيري را ميسنجد (به غير از الگوي سوئد)، به كار ميرود. الگوهاي مبين نوع سوم در نظامهاي آموزش سوئد و ايالات متحده استفاده ميشود.سوئد: داوطلبان دانشگاه بايد آزمون استعدادسنجي را پشتسر بگذارند كه توسط يك مؤسسه دولتي به نام سازمان ملي آموزش عالي سوئد برگزار ميشود. قبولي ممكن است براساس نمره داوطلب در اين امتحان يا نمرات دبيرستان باشد. دست كم يك سوم ظرفيت هر رشته بايد براساس نمرات آزمون و دست كم يك سوم هم براساس نمرات دبيرستان اختصاص پيدا كند. ايالات متحده: هر دانشگاه ميتواند اهميت مورد نظر خود را براي عوامل مختلف مربوط به داوطلب قائل شود. بيشتر دانشگاهها نتيجه يك آزمون استاندارد استعدادسنجي را در نظر ميگيرند. نوع چهارم: آزمونهاي متعدددر اين نوع نظام پذيرش، نتيجه يك آزمون سراسري پايان دوره متوسطه يا امتحان ورودي در كنار نتيجه يك يا دو امتحان ديگر در نظر گرفته ميشود. امتحانات ديگر ممكن است توسط دولت يا دانشگاهها يا سازمانهاي مستقل برگزار شود. از جمله كشورهايي كه اين الگو را به كار ميگيرند، هند است.هند: داوطلبان در هند براساس نمره يك يا چند امتحان پايان دوره متوسطه يا آزمون ورود به دانشگاه پذيرش ميشوند. اين امتحانات توسط نهادهاي مختلفي برگزار ميشود، از جمله دولت مركزي، دولتهاي ايالتي و سازمانهاي مستقل. نوع پنجم: بدون آزمونهمان طور كه پيشتر ذكر شد، بيشتر نظامهاي دانشگاهي در سراسر جهان شامل يك يا چند فرايند پذيرش هستند. با اين حال، برخي نظامها نيازمند آزمون نيستند. انتخاب دانشجو در اين نظامها با توجه بسيار به عملكرد داوطلبان در دوره متوسطه صورت ميگيرد. رويههاي پذيرش بدون آزمون به علاوه در بخش خصوصي كشورهايي مانند ايالات متحده تدريجاً به كار گرفته ميشود. اين نوع نظام در كشوري مانند نروژ و برخي از مؤسسات آموزشي در ايالات متحده برقرار است. نروژ: فرايند پذيرش دانشگاه در نروژ بهطور متمركز توسط دفتر پذيرش دانشگاهها و دانشكدههاي نروژ كه يك سازمان دولتي است، هماهنگ ميشود. داوطلبان 10 رشته آموزشي را بهترتيب علاقه خود مشخص ميكنند و براساس نمرات دبيرستان به آنان امتياز تعلق ميگيرد. برخي رشتهها، متغيرهاي جمعيتي و خدمت سربازي امتيازات ديگري براي داوطلب دارد. آگاهي بيشتر از الگوهاي متداول پذيرش دانشجو و بررسي بيشتر مسائل و چالشهاي آن به دولتها و دانشگاهها كمك خواهد كرد رويههايي را تدوين كنند كه به بهترين شكل نيازهاي آنها را بر طرف كرده، عدالت را برقرار و برابري را تقويت كند و نهايتاً بازده آموزش عالي را براي بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي جهان بهبود بخشد. تحقيقات بيشتري براي فهميدن پيچيدگيهاي پذيرش مورد نياز است. منبع: فصلنامه آموزش عالي بينالملل، زمستان 2009موضوع: حذف كنكور
نظرات شما عزیزان:
سوال بیست : نظر فراموش نشه!ممنون از شما دوست عزیز